مهاجر غربت.(اجتماعی.فرهنگی.علمی
این وبلاگ سعی بر این دارد که تمامی اطلاعات اجتماعی.فرهنگی. وعلمی روز را ارائه دهد

مهارت های دهگانه زندگی.....

 

 

 

 مهارت های زندگی مهارت هایی هستند که توانایی اجتماعی و روحی فرد را افزایش می دهند و موجب می شوند تا او بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مشکلات و دشواری های زندگی مواجه شود. هر قدر مهارت های زندگی فردی بالاتر باشد، او بهتر می تواند سلامت روان و رفتار خود را حفظ کند و به شیوه ای منطقی و کارآمد مشکلات پیش آمده را برطرف کند.

مهارت های زندگی قدرت سازگاری افراد را بالا می برد، شخص می توان مسئولیت های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد و توانمندی هایش را بروز دهدو از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند.

سازمان بهداشت جهانی مهارت های دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید......

 

 

 

 



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 6 بهمن 1398برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

تصویر ذهنی مثبت

تصویر ذهنی مثبت


 
در زندگی پرتنش و اضطراب کنونی، همه انسانها به دنبال یافتن راهی جهت نیل به آرامش، نشاط و سلامتی اند که در این میان طرح موضوع مهم و کاربردی " تصویر ذهنی " می تواند نقش به سزایی ایفا کند.

 موضوعی که دارای تاثیرات مثبت ژرف و عمیقی بر زندگی افراد و الهام بخش آنان در نیل به موفقیت های مختلف خواهد بود.
شناخت و بهره گیری از قدرت عظیم گنجینه پنهان تصویر ذهنی مثبت ، می تواند بهشتی از شادابی، آرامش و موفقیت را برای هر انسانی به وجود آورد.
 راه دستیابی به شادی و نشاط در زندگی ، ایجاد هماهنگی درونی با نظام خلقت است و نخستین گام در این راه نیز شناخت خویشتن و معرفت نفس می باشد.
 اصولا اعمال و رفتار هر انسانی نشان دهنده میزان شناخت درونی او می باشد. گوهر بسیار گران قیمت و گنجینه پنهانی درون خویش را باید بشناسیم و بهره لازم را از آن دریافت کنیم و با تفکرات و باورهای مثبت نیروی نیل به پیروزی و موفقیت را برای خود فراهم نماییم نه این که زمام اختیار را به دست افکار منفی خویش و یا تلقینات مخرب دیگران بسپاریم و در قعر جهنمی از آتش اضطراب، نگرانی و حقارت فرورویم.
 زندگی ما انسانها مجموعه پیچیده ای از افکار، اهداف، امیال و آرزوها، استعدادها و تواناییها، عواطف و احساسات، واکنش ها و رفتارها و بالاخره نقاط ضعف و قوتی است که شناخت و هدایت آنها گام بسیار مهمی در نیل به سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی محسوب می شود.
ما انسانها معمولا فرض ها و تصورات محدودکننده ای نسبت به توانایی های خود در ذهن ایجاد می کنیم و همین امر موجب می شود که به حوادث و شرایط مختلف زندگی و دیگران اجازه دهیم برای ما تعیین تکلیف کنند که چگونه زندگی کنیم، به چه هدفی برسیم، چه موقع خوشحال شویم و چه طور از زندگی لذت ببریم.
علت اصلی مشکلات ما در زندگی، داشتن تصویر ذهنی منفی و نادیده گرفتن خوبی ها و توانایی های ذاتی و درونی ماست
وهمچنین احساسات شما متاثر از افکار شماست. خود انسانها موجب ناراحتی خودشان می شوند، آن هم به واسطه ی اعتقادات غیرعاقلانه ای که در رویدادها یا تجارب فعال کننده زندگی شان دارند ..
 انجام خودارزیابی های حقیرانه بر پایه ی ذهن بسته و متعصب، دارا بودن عقاید کاذب و غیرواقعی و همچنین معطوف نمودن افکار بر عیوب و نواقص خود و دیگران، قدرت بروز هرگونه واکنش مناسب را در وضعیت های مختلف زندگی از ما سلب و توانایی های ما را محدود خواهد نمود.
تصویر ذهنی منفی و عزت نفس پایین ، به شکل های مختلفی در زندگی واقعی افراد ظاهر می شوند. این امر می تواند انسان را به سمت افسردگی، اعتیاد، انحرافات جنسی، شکست های تحصیلی، شغلی، خانوادگی و غیره بکشاند و امید به زندگی را به طور کامل از انسان گرفته و گاهی او را به سمت خودکشی بکشاند.
اساس شکل گیری و حفظ سلامت آدمی ، عزت نفس و ارزش قائل شدن برای خویشتن می باشد و مفاهیمی چون اعتماد به نفس، عزت نفس و تصویر ذهنی مثبت ، جزء کلیدهای اصلی حل و فصل مشکلات زندگی انسانها محسوب می شوند. هرکسی اگر بخواهد ، می تواند با شکل دهی یک خودانگاره مثبت و سالم بر سطح عزت نفس خویش بیفزاید و زندگی سالم و موفقی را برای خویشتن رقم بزند.
اگر دارای رفتار یا عادات نامناسبی هستید ، می توانید با قدرت تصویر ذهنی مثبت و کسب اعتماد به نفس، بر تمام این شرایط ناهنجار فایق آمده و عادات خویش را بهبود بخشید
 تصویر ذهنی نقش بسیار مهمی در شکل دهی رفتار و احساسات ما دارد به طوری که دارا بودن یک تصویر ذهنی مثبت از خویشتن، انگیزه بالایی را در ما به وجود می آورد تا بتوانیم قله های موفقیت را یکی پس از دیگری در زندگی فتح کنیم.
تصویرسازی ذهنی سالم و مثبت، درون مان را از شور و شوق و اشتیاق لبریز ساخته و احساس خوشبختی، تندرستی و آرامش را در ما زنده می کند. در حالی که شکل گیری منفی و غیرواقعی تصاویر ذهنی ، وجود ما را آکنده از احساس شکست، بدبختی، بیماری و بیچارگی خواهد نمود و رهایی از آنها نیز جز با جایگزینی تصاویر سالم و مثبت در ذهن امکان پذیر نخواهد بود.
 مهمترین عامل سلامت و سعادت خانواده ها در درون خود آنهاست همان گونه که بزرگترین عامل فروپاشی آن نیز در درون خودشان است و آن هم چیزی به جز خودانگاره و تصویر ذهنی اعضای آن نیست.
خانواده سنگ زیر بنای اجتماع است و اگر خانواده ها سالم، پایدار و متعالی باشند ، می توان به داشتن جامعه ای سالم و موفق امیدوار بود. تصویر ذهنی ، همان ایده و تصور منحصر به فرد و کاملا اختصاصی شما از هویت، توانایی ها، ارزش ها و سایر موارد مربوط به خویشتن و همچنین رسیدن به پاسخ این پرسش که من چه احساسی نسبت به خودم دارم، است.
خودانگاره افراد بیان کننده طرز تلقی، تفکر و نگرش آنها از خودشان و نحوه معرفی خود به دیگران می باشد. عزت نفس نیز موضوعی دیگر است که بسیار وسیع و پیچیده و یکی از محورهای اصلی مباحث روان شناسی است.
عزت نفس عبارتست از احساس ارزشمند بودن. این احساس از مجموعه هزاران برداشت و خودارزیابی هایی که از خود انجام می دهید، شکل می گیرد. به عبارت دیگر از نوع تصویر ذهنی شما نشات می گیرد. اگر از خودانگاره مثبت و سالمی برخوردار باشید، احساس خوشایند و ارزشمند بودن نسبت به خود در درونتان به وجود می آید که نشان دهنده عزت نفس بالای شما خواهد بود ؛ در حالی که برعکس، برخورداری از یک خودانگاره منفی ایجادکننده احساس ناخوشایند و حقیرانه نسبت به خود و عزت نفس پایین در درون شماست.
تصویر ذهنی ، بذر عمل است و اعمال، ظهور تصاویر ذهنی. هر فرد اعمال و رفتار او را شکل می دهد و از طرفی عملکرد فردی و اجتماعی او نیز تاثیر فراوانی بر شکل دهی تکلم درونی و تصویر ذهنی اش خواهد گذاشت. این امر زندگی افراد را در یک چرخه مثبت و یا منفی قرار خواهد داد که در نهایت موفقیت یا شکست را برای آنها به ارمغان خواهد آورد. رفتار و کردار انسانها، جامه عمل پوشاندن به تصویر ذهنی آنهاست.
اگر فردی دارای تصویر ذهنی مثبت باشد، اطمینان خاصی در فکر و عملش مشاهده می شود در حالی که دارا بودن تصویر ذهنی منفی، آن فرد را به موجودی ناتوان و وابسته تبدیل خواهد نمود.
خودانگاره محدودشده، اعمال و رفتار فرد را محدود خواهد کرد. هسته مرکزی شکل گیری تصویر ذهنی، نوع دید و بینش انسان نسبت به خود و همچنین نوع ارتباط او با دنیای پیرامونش می باشد. نوع تصویر ذهنی و میزان عزت نفس به ارزیابی افراد از وضعیت شخصی خود و همچنین گروه هایی که به آن تعلق دارند بستگی دارد و تحت تاثیر قالب شغلی و طبقه اجتماعی نیز قرار می گیرد.
زندگی در دستان خود ماست. هریک از ما می توانیم با وجود تمام شرایط منفی و نامساعد پیرامونی ، طرحی مثبت از خود و زندگی مان در ذهن خلق کنیم ، بهشتی زیبا بیافرینیم و وارد آن شویم.
 




تاریخ: دو شنبه 17 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

خودت باش  ...همین....

خودت باش! اگر كسي خوشش نيامد هم نيامد! اينجا كه مجسمه سازي نيست.

 

مهم نیست که دیگران چطور در مورد تو فکر یا قضاوت می کنند چون  به هر حال من و توانسانی ارزشمند و والا هستیم مهم اینه که تو ،تو هستی نه کس دیگه وباید به خودت ایمان داشته باشی وبدان قبل از هر چیز اول زندگی کن و بعد زندگی کن و بعدش هم زندگی کن .

انتونی رابینز می گوید:در دنیا هیچ چیز به خودی خود دارای معنی نیست بلکه احساسات،رفتارها و واکنش های ما نسبت به هر چیزی بستگی به نحوه ی ادراک و تصور ما از ان چیز دارد.و فقط یه داستان کوتاه بگویم و تمام ...

ابتدا می مردم برای اینکه دبیرستان را تمام و دانشگاه را شروع کنم.

بعد از ان می مردم برای اینکه تحصیلم در دانشگاه تمام شود و کار را شروع کنم.

بعد از ان اینکه ازدواج کنم و بچه دار شوم .

بعد از ان می مردم برای اینکه بچه ها بزرگ شوند و به مدرسه بروند و من بتوانم به کار با برگردم.

بعد از ان می مردم برای اینکه باز نشسته شوم و حالا لحظه مردنم فرا رسیده و ناگهان دریافتم که فراموش کردم زندگی کنم......


 

 




تاریخ: شنبه 2 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

با پرسیدن پنج سوال از خودتان زندگیتان را بهتر کنید


 

سعی کنید این سوالات را در انتهای هر روز از خودتان بپرسید. اینکار به شما کمک می‌کند فردی بهتر و موفق‌تر شوید.

 

 

1 - بهترین اتفاقی که امروز برایم افتاد چه بود؟

 

چه اتفاقی باعث شد احساس غرور، شادی، یا قدرشناسی کنید؟ آیا امروز حتی برای لحظه‌ای احساس لذت و موفقیت کردید؟

برای لحظه‌ای دوباره آن احساس را در خودتان زنده کنید. ما به لحظات این چنینی بیشتری در زندگیمان نیاز داریم، به همین خاطر بهتر است که به چیزهای مثبت فکر کنیم. خیلی وقت‌ها اتفاقات خوب را نادیده می‌گیریم. اما نباید اینطور باشد، باید از آنها نهایت لذت را برده و قدردانشان باشیم. این سوال کمک می‌کند، مثبت، شاد و قدرشناس باشیم.

 

 

2 - چه کاری را می‌توانستم بهتر انجام دهم؟

 

از تجربیات امروزتان چه درسی می‌توانید بگیرید؟ چه اشتباهی مرتکب شدید که باید در آینده از آن جلوگیری کنید؟ چطور می‌توانستید یک موقعیت گفتگو را بهتر انجام دهید؟ به راه‌هایی فکر کنید که این مسئله را در آینده بهبود بخشید.

 



ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

هميشه با خود می گويم

 

می توانستم ناله كنم… خنديدم

می توانستم شكايت كنم … قدر دانی كردم

می توانستم فرياد بزنم… سكوت كردم

می توانستم نفرين كنم… دعا كردم


می توانستم ويران كنم … ساختم

می توانستم تحقير كنم… خود را شكستم

می توانستم برانمت … بدرقه ات كردم

هميشه با خود می گويم:

يادم باشد حرفی نزنم كه مبادا به كسی بر بخورد

نگاهی نكنم كه دل كسی بلرزد

حرفی نزنم كه دل كسی بشكند

راهی نروم كه بيراه باشد

خطی ننويسم كه كسی را آزار دهد

و به خود تلقين كنم:

يادم باشد كه روزگار خوش است و همه چيز بر وقف مرادم چون تنها دل من دل

نيست

 




تاریخ: سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

 17روش شاد زیستن

ما با ارایه این مقاله قصد نداریم شما را مدام شاد نگاه داریم، بلکه بیشتر مایلیم تا به جای احساس ناراحتی، خشم، افسردگی و اضطراب، حداقل یک یا چند بار در روز شادی را حس کنید.

به چند نکته زیر توجه کنید. لازم نیست همه نکات را رعایت کنید به آن مواردی بپردازید که بیشتر برایتان کارساز است.

در حال زندگی کنید

در لحظه باشید! به طور مثال بهتر است که هنگام صرف شام با خانواده به جای نگرانی برای قرار ملاقات روز آینده با پزشک تان، به غذا، جمع خانواده و صحبت تان فکر نمایید.

بلند بخندید

پیش بینی احساس شادی، میزان هورمون "اندروفین" و هورمون های دیگری را که به خوشی و آرامش شما می انجامد افزایش می دهد و در عین حال تولید هورمون اضطراب را کاهش می دهد. دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا 16 نفر را که همگی معتقد بودند، تماشای یک فیلم برای آنها خنده دار بود را مورد بررسی قرار دادند. سه روز قبل به نیمی از آنها گفته بودند که این فیلم کمدی است. این دسته از افراد قبل از تماشای این فیلم متوجه تغییرات بیولوژیکی در بدنشان شدند. وقتی به تماشای فیلم پرداختند، میزان هورمون اضطراب در بدنشان به طور چشم گیری کاهش یافت. این در حالی بود که میزان هورمون های شادی بخش افزایش داشت.

خوب بخوابید

بهتر است که روزانه برا.



ادامه مطلب...
تاریخ: جمعه 20 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

ده عقیده که شما را در زندگی عقب نگه می دارد

اعتقادات ما در قدم اول از والدین، معلمین، همسالان، تلویزیون و رسانه ها نشات می گیرد. وقتی سنمان کم است فکر می کنیم بزرگترهایمان بیشتر از ما می دانند به همین خاطر به هرچه که می گویند اعتماد می کنیم. اما هرچه سنمان بالاتر می رود، دیگر خودمان اعتقادات و باورهایمان نسبت به دنیا را شکل می دهیم. اما کمی از ته نشین اعتقادات دوران کودکی در ما می ماند. گاهی اوقات بدون اینکه خودمان خبر داشته باشیم درونمان لانه می سازند.

در زیر به برخی از این باورها و اعتقادات اشاره می کنیم. آیا این اعتقادات را در خودتان می بینید و اگر دیدید سعی کنید آنها را تغییر دهید.


1. اگر در چیزی شکست خوردی، فردی مغلوب هستی!

این باور معمولاً در



ادامه مطلب...
تاریخ: پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

چه شخصیتی سالم است، چه شخصیتی بیمار؟ 

 

شخصیت عموما به معنای عنوانی کلی است که رفتار قابل مشاهده فرد را توصیف می‌کند و یا بیان تجارب درون ذهنی فرد را به نمایش می‌گذارد. هر یک از ما افکاری در سر داریم، اهدافی در زندگی داریم، راه‌های مختلفی را برای مقابله و برخورد با مشکلات در پیش می‌گیریم، به اشکال متفاوتی با اطرافیان و اقوام خود ارتباط برقرار می‌کنیم و خلاصه اینکه هریک از ما دارای یک شخصیت خاص هستیم. مردم شخصیت خود و دیگران را به صورت‌های متنوعی توصیف می‌کنند مثل جاه‌طلب، صمیمی، پرخاشگر، مذهبی، وظیفه‌شناس، کناره گیر، بدبین و غیره... امروز می‌خواهیم راجع به اختلال شخصیت برای شما بگوییم.
اختلال شخصیت عبارت است از تجارب



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

پنج پشیمانی بزرگ در پایان زندگی

 

یش‌گفتار و ویرایش: داکتر اسماعیل درمان

چه‌گونه زیستن و جستجو برای یافتنِ معنای زندگی از پُرسش‌های بنیادین مکاتب فلسفی، دینی، و روانشناسی است. در میان مکاتب فلسفی، مکتب وجودشناختی به این دغدغه بیشتر پرداخته است که تاثیر آن در روانشناسی وجودشناختی به وضاحت دیده می‌شود. به‌طور خلاصه، یکی از مسایلی که این شاخۀ روانشناسی به آن می‌پردازد، داشتنِ معنا یا یافتن معنا در زندگی، چگونگی مفید بودن، نگرانی‌های بنیادین یک انسان و چگونگی پرداختن به این دغدغه‌هاست. از شاخه‌های جدید روانشناسی، مکتبِ روانشناسی مثبت، موضوع داشتنِ معنا در زندگی را جدی گرفته است و روی این موضوع تحقیقات علمی و قابل سنجش را به راه انداخته است.  

آن‌چه درین‌جا می‌خوانید نیز دقیقاً به همین دغدغه‌ها ارتباط دارد. این‌که انسان وقتی به کهولت می‌رسد یا به زمان مرگِ خود نزدیک می‌شود، به بیشترین چیزی که فکر می‌کند، چیست و اگر فرصتی داشته باشد چه چیزی را دوست دارد اصلاح کند؟ این نوشته آن‌قدر جالب بود که نویسندۀ مشهور برازیلی، پائولو کوئلیو، آن‌را در وبلاگ خود که میلیون‌ها خواننده دارد نشر کرد. روزنامۀ گاردین چاپِ لندن نیز به این تحقیق که بر اساس مشاهدۀ فردی صورت گرفته توجه نشان داد و مطلبی که می‌خوانید ترجمۀ نوشتۀ گاردین است که نسخۀ فارسی آن برگرفته از وبسایت رادیو فردا است.
 
پرستاری در یکی از شفاخانه‌های استرالیا که ویژۀ نگهداری از بیماران در شُرُف مرگ بوده، بر اساس گفته‌های بیماران در آخرین لحظات عمر، عمده‌ترین مواردِ پشیمانی و حسرتِ آنان را جمع‌آوری و دسته‌بندی کرده است. به گفتۀ وی، متداول‌ترین موردِ پشیمانی افراد این بوده «ای کاش آن‌قدر سخت و طولانی کار نکرده بودم.»

این پرستار به نام «برونی ویر Bronnie Ware» آخرین گفته‌ها، آرزوهای بربادرفته و حسرت‌های این افراد را نخست در وبلاگ خود منتشر کرد. مطالب این وبلاگ چنان مورد توجه قرار گرفت که وی براساس آن کتابی نوشته است به نام «پنج پشیمانی عمده در لحظه مرگ».

«برونی ویر» در کتاب خود اشاره می‌کند که بیشترِ افراد در لحظاتی که در انتظار مرگ هستند، دیدِ بسیار دقیق و روشنی راجع به زندگی خود و زندگی به طور کلی پیدا می‌کنند، و کسانی که هنوز عمری برای آن‌ها باقی مانده با توجه به این مطالب شاید بتوانند از تجارب دیگران بیاموزند. وی می‌گوید وقتی از این افراد در مورد اشتباهات، آرزوهای برباد رفته، و یا موارد پشیمانی سوال می‌شد اکثر آن‌ها به موارد مشابهی اشاره می‌کردند.

روزنامه گاردین چاپ لندن، بر مبنای گفتگو با نویسنده این کتاب، فهرست پنج مورد عمده از پشیمانی در لحظۀ مرگ را به طور خلاصه منتشر کرده است:


۱- ای کاش من شهامت آن را داشتم که زندگی خود را به شکلی سپری می‌کردم که حقیقتاً تمایل من بود و نه به شیوه‌ای که دیگران از من انتظار داشتند. این موضوع یکی از عمده‌ترین موارد پشیمانی در میان اکثر افراد بوده است. وقتی که لحظات پایانی زندگی فرا می‌رسد، بسیاری از افراد به خوبی درمی‌یابند که بخش عمده‌ای از آمال و آرزوهای خود را عملی نکرده‌اند. آن‌ها درمی‌یابند که دلیل مرگ آن‌ها تا حد زیادی به تصمیم‌هایی که در طول زندگی گرفته‌اند بستگی داشته است. صحت شاید بزرگ‌ترین منبع آزادی و آزادی انتخاب است و معمولاً افراد تا زمانی‌که زندگی آن‌ها به خطر نیافتاده  قدر این نعمت را نمی‌دانند.

۲- ای کاش من این‌قدر سخت و طولانی کار نکرده بودم. معمولاً بیماران مرد از این نکته شکایت داشتند. آن‌ها دوران کودکی فرزندان و همدمی با همسر خود را به خاطر ساعات کار طولانی از دست داده بودند. ولی در مورد نسل قدیم که درصد کمتری از زنان شاغل بوده اند این موضوع کمتر در میان بیماران زن رایج بود. تمام مردانی که در بستر مرگ با آن‌ها صحبت شده از سپری کردن ساعات و روزهای طولانی در محیط کار پشیمان بودند.

۳- ای کاش من شهامت بیان احساسات خود را داشتم. بسیاری از افراد در مقاطع مختلفِ زندگی و یا در شرایط گوناگون برای حفظ مناسبات مسالمت آمیز با دیگران از بیان صریح احساسات خود طفره می‌روند. به همین خاطر زندگی آن‌ها از آن چیزی که واقعا باید باشد فاصله می‌گیرد و یا آن‌ها هیچ‌گاه آن کسی نخواهند شد که آرزو و یا توانایی آن‌را داشته اند. بسیاری از افراد تحت تاثیر تلخ‌کامی و یا ناکامی‌های ناشی از مماشات با دیگران و محیط به بیماری‌های جدی مبتلا می‌شوند.

۴- ای کاش تماس با دوستان را حفظ کرده بودم. خیلی از افراد تا لحظات پایانی عمر قدر دوستان خوب و یا حفظ تماس با دوستان قدیمی را نمی‌دانند و معمولاً در فرصت کوتاهِ قبل از مرگ امکان جستجو و پیدا کردن این دوستان قدیمی فراهم نیست. بسیاری از افراد چنان در زندگی خود غرق می‌شوند که به سادگی تماس با دوستان را فراموش کرده و یا کلاً حذف می‌کنند. بسیاری در لحظات پایان عمر خود از این‌که برای دوستی و روابط خود ارزش کافی قایل نبوده اند دچار پشیمانی می‌شوند.

۵- ای کاش به خودم اجازه می‌دادم که شادتر باشم. این مورد از پشیمانی در کمال تعجب بسیار عمومیت دارد. بسیاری از افراد تا لحظات پایانی عمر خود متوجه نشده بودند که شاد بودن در حقیقت یک انتخاب است. بسیاری سالیان عمر خود را با تکرار عادات و الگوهای همیشگی زندگی خود طی کرده بودند. بسیاری به اصطلاح « آرامش» ناشی از تکرار الگو و عادات همیشگی را بر تغییر ترجیح داده بودند. و این هراس از تغییر هم جنبه‌های جسمی و هم جنبه‌های احساسی و عاطفی زندگی را شامل می‌شود.

روزنامۀ «گاردین» در پایان این فهرست خلاصه از پنج مورد پشیمانی بزرگ در لحظات پایانی زندگی، از خوانندگان خود می‌خواهد تا عمده‌ترین مورد پشیمانی خود را بازگو کرده و بگویند برای تغییر روند زندگی و پرهیز از پشیمانی‌های بزرگ در آخر راه، چه تدبیر و چه تغییری را در نظر خواهند گرفت.

منبع: وبسایت روان آنلاین



تاریخ: سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

شما اعتماد به نفس دارید....

اعتماد به نفس یعنی اعتماد و اطمینان داشتن به درون، به نفس و به خود وجودیمان. یعنی اعتماد و اعتقاد به تواناییها و استعدادهایمان. داشتن اعتماد به نفس به این معنا نیست که ما در همه ی مراحل زندگی عالی باشیم، بلکه به این معناست که به روح نفس خود اعتماد داریم که بعد از هر تلاش و نتیجه ی ناموفقی، دوباره و صدباره تلاش خواهیم کرد تا نهایتاً به هدفمان برسیم. برای داشتن اعتماد به نفس همین قدر بس است که بدانیم خداوند متعال انسان را اشرف مخلوقاتش نامید و از روح خود در او دمید و او را جانشین خود بر روی زمین قرار داد.

 

اگر عظمت و بزرگی خود را دریابیم، بی شک برخود می بالیم و به خود و توانایی هایی مان ایمان می آوریم. البته لازم است بدانیم که

اعتماد

ب



ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 20 تير 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

دل تان را سر و سامان دهید

 


 

هر یک از ما تعریف خاصی از زندگی داریم و به گونه خاصی زندگی می کنیم. آن چه مشخص است اینکه تمامی افرادی که بر روی این کره خاکی راه می روند، به نوعی مشغول به زندگی کردن هستند، اما آنچه مهم است اینکه بدانیم به راستی زندگی واقعی چیست و چگونه زیستنی می تواند خوب و با ارزش باشد؟

 


پروانه

 



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

لطفا به دیگران نچسبید!

همه ما وابسته متولد می‌شویم. ما انسان‌ها نمی‌توانیم بدون مراقبت‌های اولیه پدر و مادرمان به زندگی ادامه دهیم و برای تامین نیازهای بیولوژیك مانند خوردن غذا به آنان وابسته هستیم. اما جدا از این قبیل نیازها، برای برآورده كردن نیازهای روانی خود هم محتاج والدین و اطرافیان مان هستیم. هر كودكی به اینها نیاز دارد. این گونه است كه كودك به اعتماد و اطمینان خاطر می‌رسد، عزت نفس پیدا می‌كند و خودش را احساس می‌كند.

 

ما اوایل زندگی خود ، سبك پ



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

رمز تاثیر گذاری بر دیگران

شخصیت،تاثیر بر دیگران

بیشتر اوقات زندگی روزمره ما به مراوده و گفتگو تعامل با دیگران می گذرد. در منزل، محل کار، خیابان، تاکسی، مغازه، کلاس درس و... . در این میان همیشه عده ای انگشت شمار از افراد در میان دیگران برتر بوده و نامشان زبانزد دیگران است. همچنین همیشه باعث جذب سایرین شده و در کل افرادی پرنفوذ و تاثیرگذار هستند. اینگونه افراد هیچ فرقی با دیگران ندارند؛ مثلا ستاره اقبالشان



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

برقراری ارتباط را بیاموزید

 


برای برقراری ارتباط موثر با دیگران باید مهارت آنرا نیز آموخته باشید.اگر شما رفتار نامناسبی داشته باشید نمی توانید منتظر رفتار مناسب بمانید.

مهارت ضروری برای زندگی امروز

برای برقرار کردن ارتباط موثر با دیگران نیاز به مهارت‌های مردمی و اجتماعی دارید که در زیر به 8 مورد از ضروری‌ترین این مهارت‌ها اشاره می‌کنیم. آدمها نه‌ تنها دارای شکل‌ها و سایزهای مختلفی هستند، بلکه انواع و اقسام شخصیت‌ها را هم دارند.

درک دیگران

آدمها نه‌تنها دارای شکل‌ها و سایزهای مختلفی هستند، بلکه انواع و اقسام شخصیت‌ها را هم دارند. تفاوت‌های آدمها با همدیگر درست به اندازه شباهت‌های آنها به هم است. برای اینکه بتوانید به بهترین نحو با آدمها ارتباط برقرار کنید، باید با



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

چگونه به آرامش ذهنی دست یابیم؟

 

هر که هستید و هر کجا زندگی می‌کنید آرامش را به زندگی خود دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید. اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد، بدون شک این ویژگی به دنیا‌ی اطراف شما نیز سرایت خواهد کرد.

به خاطر داشته باشید برای رسیدن به این وضعیت ، لازم است برخی قابلیت‌های ویژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایجاد نمائید.

هرگز امید را از کسی سلب نکنید،


ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

  زندگی منهای اضطراب

 


دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم با تمام شگفتی ها، زیبایی ها وپیشرفت ها آکنده از ترس ونگرانی است. اضطراب بخشی طبیعی از زندگی ما را تشکیل می دهد. از آنجایی که اضطراب نقش مهمی در زندگی ما دارد، درک معنای اضطراب بسیار مهم است.

استرس، اضطراب

اضطراب، وضعیت تشدید شده ی تحریک هیجانی است که احساس نگرانی یا ترس را نیز در بر دارد. مثل ترس فرد احساس می کند که تهدید می شود، ولی بر خلاف ترس، فرد



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

نسخه‌ای برای وقتی استرس داری!

 


همان طور که علم و تکنولوژی پیشرفت می کند، عواملی که موجب اضطراب، نگرانی، استرس و افسردگی می شوند نیز بیشتر شده اند. استرس پدیده ای اجتناب ناپذیر است و صرف نظر از جنس، سن، طبقه اجتماعی، ثروت، شغل و مقطع زمانی همواره حضور دارد.

استرس

بعنوان یک پدیده روحی و روانی ، استرس حالتی است که اکثر ما در زندگی روزمره چه در محیط خانواده و چه در اجتماع و محیط کار آنرا تجربه می نماییم و این تجربه منجر به نتایج گاه مثبت و گاه منفی می گردد. استرس لزوماً مضر نیست و مادامی که بتوان بین افراد رقابت سالم برقرار کرد به یک موهبت تبدیل می شود. اگر استرس وجود نداشت فعالیت های سازنده زیادی صورت نمی پذیرفت. ولی از آنجا که استرس عمدتاً به پیامدهای ناگوار منجر می شود ضروریست تا استرس و موقعیت های استرس زا به نحو شایسته ای مهار کرد.

 




ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

اراده کنيد تا متحول شويد

انسان متفکر – انسان متوکل

تحول

برچسب ها، باور آفرين و شخصيت سازند. ما در مسير کمال ، از اين تکنيک براي تهذيب نفس و ساختن هويت و شخصيت جديد و باورهاي عالي، استفاده مي کنيم. در اين مقاله راجع به دو ويژگي تفکر و توکل صحبت مي کنيم که اگر با تمرين و مراقبت در خود ايجاد کنيد ، زندگي تان رنگ و بويي ديگر مي گيرد.

 

انسان متفکر

از آنجا که فکر ، نردبان معراج انسان است و زندگي در مسير کمال د



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

 

چیزی که نحوه زندگی انسانها را مشخص می کند، تفسیر و نوع دیدشان نسبت به  وقایع بیرونی است نه خود آن وقایع.

سرمنشأ مثبت اندیشی از باورهای ما می آید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشتش از زندگی و وقایع آن است که او را به سمت و سوی خوشبختی و یا بدبختی می برد. هر اتفاقی که در زندگی ما پیش می آید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند. پس هرامری می تواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناکامی و ناراحتی ما شود.

مثبت اندیشی به ما کمک می کند که



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

مقایسه درصد افسردگی در بین پسر ها و دختر ها


- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

پزشکان دانشگاه آکسفورد به تازگی دریافته‌اند پسرانی که پدرانشان افسرده هستند، دو برابر بیش از دختران دارای پدر افسرده، دچار اختلالات رفتاری و احساسی در دوران پیش از مدرسه می شوند.

مقایسه درصد افسردگی در بین پسر ها و دختر ها

محققان می‌گویند افسردگی مادر در زمان کودکی فرزندش، روی رفتارهای اجتماعی زمان بزرگسالی وی تاثیر دارد اما در مورد پدران، نتایج تغییر روحیه آنها به سرعت روی




ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

 

 
 

 

 

  - از میان کسانی که برای دعای باران به میعادگاه می روند تنها کسانی که با خود چتر می برند به کارشان ایمان دارند.

 

آنان که تجربه های گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار اشتباهند.

- پیچ های جاده آخر جاده نیستند مگر این که خودت نپیچی.

- وقتی به چیزی می رسی بنگر که در ازای آن از چه گذشته ای.


-



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 12 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

تاثیر روابط عاطفی بر سلامت‌انسان
نتیجه تحقیقات علمى تأثیر روابط عاطفى سالم بر سلامت انسان را تأیید مى‌كند. از نظر روانشناسان، تغییرات اجتماعى چند دهه‌اخیر و كم‌رنگ شدن پیوندهاى عاطفى، دلیل بروز بسیارى از بیماری‌هاست
در بسیارى از فرهنگ‌ها ازدواج یعنى امنیت، یعنى آرامش. آدم‌هایى كه روابط عاطفى نزدیك، البته توأم با احساس خوشبختى دارند سالم‌تر از آدم‌هایى هستند كه بیشتر در تنهایى به سر مى‌برند.
 
آدم‌هاى متأهل سلامت‌ترند؛ بیشتر از مجردها هم عمر مى‌كنند. برقرارى پیوند عاطفى یكى از نخستین نیازهاى انسانى است. نوزاد چند روزه‌اى ‌كه به والدینش لبخند مى‌زند به طور غریزى تلاش مى‌كند پیوند عاطفى‌خود را با والدینش محكم‌تر كند. تلاشى كه گاهى هم بى‌نتیجه مى‌ماند!

تاثیر روابط عاطفی بر سلامت‌انسان
نتیجه تحقیقات علمى تأثیر روابط عاطفى سالم بر سلامت انسان را تأیید مى‌كند. از نظر روانشناسان، تغییرات اجتماعى چند دهه‌اخیر و كم‌رنگ شدن پیوندهاى عاطفى، دلیل بروز بسیارى از بیماری‌هاست
در بسیارى از فرهنگ‌ها ازدواج یعنى امنیت، یعنى آرامش. آدم‌هایى كه روابط عاطفى نزدیك، البته توأم با احساس خوشبختى دارند سالم‌تر از آدم‌هایى هستند كه بیشتر در تنهایى به سر مى‌برند.
 
آدم‌هاى متأهل سلامت‌ترند؛ بیشتر از مجردها هم عمر مى‌كنند. برقرارى پیوند عاطفى یكى از نخستین نیازهاى انسانى است. نوزاد چند روزه‌اى ‌كه به والدینش لبخند مى‌زند به طور غریزى تلاش مى‌كند پیوند عاطفى‌خود را با والدینش محكم‌تر كند. تلاشى كه گاهى هم بى‌نتیجه مى‌ماند!
 
پروفسور كارل شایت، مدیر مركز پژوهشى اختلالات جسمى‌–روانى ‌وابسته به كلنیك دانشگاه فرایبورگ آلمان مى‌گوید:« تأثیر مشكلات عاطفى كه فرد در دوران كودكى تجربه كرده، كم نیست. این دسته از بچه‌ها را مى‌شود به دو گروه تقسیم كرد: اول بچه‌هایى كه نیاز شدید به رابطه عاطفى نزدیك دارند و با وحشت خودشان را مى‌چسبانند. اینها بچه‌هایى هستند كه وقتى به مهدكودك یا مدرسه مى‌روند مى‌ترسند از پدرومادرشان جدا شوند. گروه بعدى، بچه‌هایى‌هستند كه مستقل‌ هستند، روى پاى خودشان مى‌ایستند و كمتر به وابستگى علاقه نشان مى‌دهند.»
 
 نقش پیوندهاى عاطفى در سازگارى با محیط
 
رفتارهایى مثل ناآرامى سر كلاس درس تا برخوردهاى خشن به دلیل این است كه فرد یادنگرفته ‌احساس دیگران را درك كند و به آن احترام بگذارد. دلیلى‌ كه تا حدى مى‌تواند توجیه كننده رفتار نوجوانان و جوانان بزه‌كار باشد. افرادى كه توانایى تحمل فشارهاى روانى و مشكلات عاطفى را ندارند.
 
پروفسور كارل شایت معتقد است:« نتیجه تحقیقاتى كه امروزه در اختیار داریم به روشنى بیانگر این است كه توانایى مقابله با مشكلات و ناراحتى‌هاى روانى، رفتارى است كه الگوى آن در دوران كودكى ریخته شده. تجربه‌هاى دوران كودكى در برقرارى روابط اجتماعى نقش بسیار مهمى بازى مى‌كنند.»
 
روابط عاطفى سالم دوران كودكى، قدرت سازگارى فرد با محیط را به شدت تحت تأثیر قرار مى‌دهد.
 
شایت ادامه مى‌دهد:« گروه پژوهشى ما با مراكزى در برخى از كشورهاى آسیایى مثل چین یا ویتنام در ارتباط است. در این كشورها با بیمارانى سروكار داریم كه تغییر سریع محیط اطراف، مریض‌شان كرده است‌. در این جوامع، مشكل بزرگ دیگر، از میان رفتن سنت‌ها و پیوندهاى عاطفى نزدیك است كه نقش خیلى خیلى مهمى بازى مى‌كند. اینطور به نظر مى‌‌رسد كه توانایى "سازش اجتماعى" آدم‌ها از سرعت تغییرات اجتماعى كمتر است و از خیلى جهات عقب مانده است.»
 
 سازگارى شرط نخست بقا
 
علم زیست‌شناسى ثابت مى‌كند: بسیارى از موجودات زنده قدرت تحمل تغییرات شدید محیطى را ندارند و اگر محیط اطرافشان یكباره بین بیست تا بیست‌وپنج درصد تغییر كند، توانایى سازگارى ‌با محیط را از دست مى‌دهند.سازگارى با دنیایی كه هر روز بیشتر ماشینى مى‌شود، با افزایش جمعیت، تغییرات جوى، پیچیده شدن روابط روزمره، كوچك‌شدن خانواده‌ها، افزایش آمار طلاق و والدینى كه فرزندانشان را به تنهایى بزرگ مى‌‌كند.
 
آنطور كه شایت مى‌گوید: «ساختار شناخته شده "روابط عاطفى و اجتماعى" در معرض تهدید ‌است. كارى كه مراكز پژوهشى مى‌كنند، نوعى واكنش علمى به این كنش شدید است. شرایط تغییر كرده است، ساختار روابط اجتماعى هم به شدت دگرگون شده.»
 
متخصصانى مثل پروفسور كارل‌شایت معتقدند، زمان حاضر زمانى است كه باید پذیرفت: هنگام برنامه‌ریزى و تصمیم‌گیرى‌هاى كلان در سطح جامعه، باید به دنیاى درون انسان ‌توجه بیشترى كرد. اینكه هر تغییر تازه‌ چه تأ‌ثیرى بر سلامت انسان ‌خواهد داشت. نكته مهم تقویت پیوندهاى عاطفى است. آدم‌هایى كه در زندگى خانوادگى‌شان خوشبختند و دوستان خوبى دارند، نه فقط سالم‌تر، كه بیشتر از سایرین هم دوستدار صلح و آرامشند.

 

 

 

 




تاریخ: جمعه 11 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

 

6 دلیل ترس از تغییر در زندگی  

 

فرد- اگر دوست دارید عنان سرنوشت خود را در دست گیرید، در این جا راهكارهایی به شما ارائه می‌كنیم تا بر ترس های خود غلبه كرده و در خود تغییر ایجاد كنید.
1. ترس از ناشناخته‌ها:ترس از ناشناخته‌ها باعث می‌شود افراد نتوانند از فرصت‌ها استفاده كرده و در موقعیت‌هایی كه چندان خوشایندشان نیست باقی بمانند. هر موقع صحبت از تغییر پیش می‌آید، مردم به گفتن چه پیش خواهد آمد می‌افتند.با خودتان فكر می‌كنید موقعیتی كه الان دارید بهتر است و به همین خاطر همه ایده‌ها و افكار تازه برای تغییر را در ذهنتان دفن می‌كنید و فكر می‌كنید باید همین جایی كه هستید باقی بمانید. اما باید بدانید ترس از ناشناخته‌ها یكی از مهم‌ترین دلایلی است كه افراد را از ایجاد هر نوع تغییر مثبت در زندگیشان باز می‌دارد.

به‌نظر من هیچ انتخابی نادرست نیست، فقط فرصت‌هایی كه به واسطه آن انتخاب برای ما پیش می‌آید با هم متفاوت هستند. اگر انتخاب‌های خود را مهیج و باارزش بدانید، تجربه ناشناخته‌ها برایتان ساده‌تر خواهد شد. فقط باید تصمیم بگیرید كه چه كاری را می‌خواهید در حال حاضر انجام دهید.

2. عدم‌اطمینان به‌خود:وقتی در نظر دارید كه تغییری در زندگیتان ایجاد كنید، تردید دارید كه آیا واقعاً از عهده آن برمی‌آیید یا نه. در این موقعیت‌ها همه چیز بزرگتر و دشوارتر از آنچه هست به‌نظر می‌رسد و وقتی به آن نگاه می‌كنید به‌نظرتان كار بسیار سختی می‌آید. معمولاً از خودتان می‌پرسید، چه كسی می‌تواند این كار را انجام دهد؟ من كه نمی‌توانم كار خیلی دشواری است.اگر بخواهید چیزهای بزرگ به دست آورید یا حتی فقط به آرامش درونی برسید، باید بتوانید از آن قلمرو آرامش خود بیرون آمده و چیزهای جدید را امتحان كنید. اگر موفق هم نشوید، حداقل تلاشتان را كرده‌اید و تا آخر عمرتان افسوس نمی‌خورید كه چرا آن قدم را در زندگی برنداشتید.

3. تنها حس كردن خود و تقلا برای تصمیم‌گیری:گاهی اوقات وقتی موقعیت‌های دشوار در زندگی پیش می‌آید، احساس می‌كنید كه تنها آدم روی زمین هستید كه باید این تصمیم را بگیرید. فكر می‌كنید برای اطمینان از اینكه كار درستی را انجام می‌دهید نیاز به حمایت و اطمینان افراد دیگر دارید. نظر همه را می‌پرسید تا مجبور نباشید به تنهایی تصمیم بگیرید. از تجربه شخصی خودم می‌گویم كه همیشه سخت‌ترین قسمت گرفتن تصمیم، تقلا و عذاب دادن خود برای گرفتن آن است.

 آنقدر به‌خودمان فشار می‌آوریم كه هم خودمان و هم افراد دور و برمان را حسابی خسته و بیمار می‌كنیم و وقتی با هزار زور و تقلا تصمیم نهایی را می‌گیریم، احساس می‌كنیم كه باری سنگین از روی دوشمان برداشته شده و از تصمیمی كه گرفته‌ایم احساس آزادی و هیجان می‌كنیم. اما آن بخش تقلا برای تصمیم‌گیری است كه ممكن است از ادامه راه دلسردتان كند. به این خاطر به نفعتان است كه هرچه سریعتر تصمیمتان را گرفته و كارتان را جلو ببرید.

4. تصور اینكه فقط یك انتخاب دارید: گاهی اوقات وقتی برای گرفتن یك تصمیم بزرگ و مهم تلاش می‌كنید، اگر نخواهید كه وضعیت موجود را قبول كنید فكر می‌كنید كه فقط یك انتخاب پیش رویتان است؛ مثلاً یا باید در شغلی كه از آن متنفرید باقی بمانید، یا اینكه از آن بیرون بیایید و بیكار باشید.  اما واقعیت این است كه انتخاب‌های دیگری هم برایتان وجود دارد. فقط كافی است كمی فكر كنید تا لیستی از راه حل‌ها جلوی رویتان سبز شود.

5. توجه به مسائل ظاهری: مشكل دیگری كه برای ایجاد تغییر برای اكثر افراد پیش می‌آید این است كه برای تعریف هویت و ارزششان، به مسائل ظاهری و بیرونی توجه می‌كنند (اینكه كارمان چیست، دارایی‌هایمان چقدر است، درآمد ماهانه مان چقدر است و...).اما چیز دیگری كه بیشتر باید به آن توجه كنیم، ارزش روابط‌مان با دیگران است و اینكه چطور می‌توانیم به آنها كمك كنیم. وقتی به بقیه كمك می‌كنید .

6 . لازم نیست خودتان را با هر اتفاقی كه می‌افتد، تطبیق دهید: بدترین قسمت ترس از تغییر آنجاست كه می‌توانید برای هر چه كه اتفاق بیفتد، خودتان را هماهنگ كنید. این‌طوری كمی از ترس آن هم ریخته می‌شود. واقعیت این است كه این راه زندگی بسیار وحشت‌آورتر است چون احساس نمی‌كنید كه اتفاقاتی كه برایتان می‌افتد در اختیار و كنترل شماست، و همیشه از این می‌ترسید كه چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر این جرات را داشته باشید كه در مواقع لزوم تغییری به زندگیتان وارد كنید، نه تنها باعث می‌شود كنترل زندگیتان را در دست گیرید، بلكه زندگیتان را سرشار از لذت و هدف خواهد كرد. آیا این واقعاً آن چیزی نیست كه همه ما دنبالش هستیم.




تاریخ: جمعه 11 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

 

نظریه پردازان شخصیت، همگی بر این عقیده اند که داشتن خود ارزشمندی نقش اساسی در رشد سالم شخص دارد و اظهار می دارند که زندگی سالم روانی تنها در سایه احساس ارزش خود مثبت شکل می گیرد.
خود ارزشمندی تجربه توانا بودن برای مقابله با مسائل اساسی زندگی و احساس شایستگی و خودباوری است. خود ارزشمندی از دو مقوله تشکیل یافته:

احساس کارآمدی شخص:
به معنای اعتماد به عملکردهای ذهنی و توانایی های خود برای فکر کردن، یاد گرفتن، قضاوت کردن، انتخاب کردن و تصمیم گرفتن و مهم تر از همه به معنای مقابله و غلبه بر مسائل و مشکلات متعدد و مختلف زندگی و کنترل خود است.
۲) احترام به خود:
به معنای باور داشتن حق خود برای زندگی کردن و خوشحال بودن و فراتر از آن باور داشتن خود برای ابراز ایده ها، احساسات، خواسته ها، نیازها و سزاوار بودن برای رسیدن به هدف و موفقیت است و خود را شایسته محبت و احترام دیگران دانستن است.
اینکه گفته می شود احساس با ارزش بودن نیاز اساسی هر انسانی است بدین معناست که خود ارزشمندی نقش حیاتی در فرآیند زندگی ایفا می کند و در حقیقت برای بقا و زیستن ضروری است. به نظر راجرز تصویر خویشتن رشد یافته، انسان را به سوی سازگاری با جهان بیرون سوق می دهد.
خود ارزشمندی در واقع به منزله سیستم خودآگاهی ایمن عمل می کند و مقاومت، قدرت و توانایی لازم را برای بازسازی ایجاد می کند و بدون آن رشد روانی فرد مختل می شود و زمانی که احساس خود ارزشمندی پایین است:
- قدرت مقابله و میزان انعطاف پذیری شخص در برابر مشکلات و سختی ها کاهش می یابد.
- شخص دچار آشفتگی، اضطراب و پریشانی می شود.
- شخص خود را درمانده و شکست خورده می پندارد.
- شخص بیشتر می خواهد از غم و اندوه اجتناب کند تا بخواهد شادی و نشاط را تجربه کند.
- موارد منفی بیشتر از موارد مثبت بر فرد حکمرانی و تسلط دارد.
- پیشرفت آنها کمتر از حد واقعی شان است.
- قادر نیستند از موفقیت خود خوشحال شوند و رضایت درونی به دست آورند.
- نسبت به احساسات و افکار خود تردید و از ابراز آن ترس دارند.
- تمایل چندانی برای تعامل با دیگران ندارند و گاه آن را خصمانه تلقی می کنند.
بنا به نظر کوپراسمیت احساس خود ارزشمندی ارزشیابی و قضاوتی شخصی است از شایستگی خود که ویژگی عامل شخصیت است نه یک نگرش لحظه ای برای موقعیت های خاص. به نظر وی والدین مهم ترین عامل رشد احساس خود ارزشمندی سالم در کودکان و نوجوانان هستند.
والدین می بایست اصول ذیل را در رفتار با کودکان و نوجوانان جهت رشد خودارزشمندی رعایت کنند:
۱) فرزندان را با عشق و احترام بزرگ کنند و این احساس را در آنها ایجاد کنند که به اندازه کافی خوب و قابل قبول هستند.
۲) در محیطی حمایت کننده نقش های مناسب و قابل اجرا را به آنها محول کنند.
۳) از آنها متناسب با توانایی هایشان انتظار و توقع داشته باشند.
۴) آنها را دچار تناقض نسازند.
۵) برای کنترل آنها به رفتارهایی نظیر مسخره کردن، ایجاد احساس گناه، تحقیر کردن و سو»رفتار جسمی متوسل نشوند.
۶) از هر فرصتی استفاده کنند تا به آنها نشان دهند که به شایستگی و خوب بودنشان اعتقاد دارند.
۷) آنها را برای آشکار ساختن احساسات غیرقابل قبول مجازات نکنند.
۸) توانایی خویشتن داری را در آنها پرورش دهند.
۹) آنها را به اندازه ای حمایت و محافظت کنند که یادگیری و اعتماد به نفسشان خدشه دار نگردد.
۱۰) احساسات و افکار آنها را ارزشمند و با اهمیت تلقی کنند.

 

 

 

 

 

 

 




تاریخ: جمعه 11 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

تو از بقیه خوشبخت تری ! - روانشناسی و روابط اجتماعی ,

▪ اگر امروز که بیدار شدی بیشتر احساس سلامت کردی تا مریضی ، تو خوشبخت تر از یک میلیون نفری هستی که تا آخر این هفته بیشتر زنده نیستند.

 

 

 

 

 

▪ اگر هیچ وقت خطر جنگ را تجرب نکرده ای و تنهایی زندان را حس نکرده ای ، در شمار ۵۰۰ میلیون نفر آدم خوشبخت دنیا هستی .
▪ اگر می توانی در یک جلسه مذهبی شرکت کنی بدون اینکه اذیت و آزار، دستگیری ، شکنجه و وحشت از مرگ داشته باشی خوشبخت تر از سه میلیون نفر در جهان هستی.
▪ اگر در جیب یا کیف خود پول داری و می توانی گاهی کمی پول خرج کنی ، جزو ۸ درصد آدمهای پولدار دنیایی.
▪ اگر پدر و مادرت هنوز زنده اند و هنوز با هم زندگی می کنند . تو واقعا بی نظیری!
▪ اگر سرت را بالا می گیری و لبخند می زنی و احساس خوبی داری ، تو خوشبختی ، چون خیلی ها می توانند این کار را بکنند ، ولی اکثرا نمی کنند.
▪ اگر امروز و دیروز دعا کردی ، واقعا خوشبختی ، چون اعتقاد داری که خدا صدای ما را می شنود و به ما جواب می دهد.
▪اگر می توانی این مطلب را بخوانی خوشبخت تر از کسانی هستی که نمی توانند این مطلب را بخوانند .




تاریخ: جمعه 11 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آرامش و خلاقیت :: - روانشناسی شخصیت , راهکارهای رسیدن به موفقیت ,

یکی از شرایط‌ لازم‌ برای‌ پدیدار شدن‌ افکار نو،وجود آرامش‌ برای‌ مغز است‌. این‌ عضو اسرارآمیز در دریای‌ آرامبخش‌ درون‌ آدمی‌ می‌تواند با قلاب‌ خویش‌ به‌ جست‌وجوی‌ افکار نو پرداخته‌ و به‌ سوی‌ خلاقیت‌ حرکت‌ کند. انسان‌ها در یک‌ محیط‌ به‌ دور از اضطراب‌ و تنش‌،فرصت‌ لازم‌ را می‌یابند که‌ بهتر تفکر کنند و برعکس‌،در یک‌ محیط‌ پرتنش‌ که‌ ابرهای‌ نگرانی‌ و بدبینی‌ حضور دارند...

مغز ،تمامی‌ انرژی‌ خویش‌ را برای‌ حفظ‌ و موجودیت‌ صاحب‌ خود به‌ کار می‌برد و دیگر مجالی‌ برای‌ اندیشیدن‌ نخواهدداشت‌ به‌ همین‌ خاطر لازم‌ است‌ انسان‌ها بکوشند در جامعه‌ شرایطی‌ پدید آید که‌ در بستر آن‌ مغز بیندیشد و تکامل‌ یابد و سبب‌ساز افکار نو شده‌ و شرایط‌ برای‌ سازندگی‌ در جامعه‌ مهیا شود.
با افزایش‌ سپرده‌گذاریهای‌ اخلاقی‌ می‌توان‌ شرایط‌ را برای‌ شکل‌گیری‌ یک‌ محیط‌ آرامبخش‌ در جامعه‌ فراهم‌ کرد. هنگامی‌ که‌ در یک‌ بانک‌ سپرده‌گذاری‌ مالی‌ می‌کنید،پول‌ را از خود دور کرده‌ و آن‌ را در جایی‌ می‌گذارید که‌ بطور موقت‌ به‌ آن‌ دسترسی‌ ندارید و چه‌ بسا،احتیاجاتی‌ داشته‌ باشید که‌ نتوانید آنها را برطرف‌ کنید،اما با گذشت‌ زمان‌ این‌ سپرده‌ها افزایش‌ می‌یابد ،به‌ گونه‌یی‌ که‌ متوجه‌ می‌شوید با کمک‌ آن‌ می‌توانید یک‌ احتیاج‌ بسیار مهم‌ و ضروری‌ خود را برطرف‌ کنید. اما اگر شما از سپرده‌های‌ خود به‌ مرور برداشت‌ کنید ،اگرچه‌ با خرج‌ کردن‌ پول‌ خود به‌ نیازهای‌ خویش‌ پاسخ‌ می‌دهید اما در یک‌ زمان‌ متوجه‌ می‌شوید ،دیگر در حساب‌ بانکی‌ خود پولی‌ ندارید و در صورت‌ وقوع‌ یک‌ مشکل‌ مهم‌،ممکن‌ است‌ دچار معضلات‌ عدیده‌ شوید. در این‌ دنیا ما علاوه‌ بر حساب‌ بانکی‌ مالی‌،دارای‌ یک‌ حساب‌ بانکی‌ اخلاقی‌ نیز هستیم‌ ،اگرچه‌ سپرده‌های‌ آن‌ به‌ صورت‌ عدد و رقم‌ قابل‌ مشاهده‌ نیست‌،اما این‌ موجودی‌ وجود دارد و اثرات‌ این‌ حساب‌ بانکی‌ بخوبی‌ بر روی‌ زندگی‌ ما و دیگران‌ مشهود است‌. انسان‌ زمانی‌ که‌ سپرده‌گذاری‌ اخلاقی‌ می‌کند،در ابتدا ممکن‌ است‌ احساس‌ ضرر کند،زیرا مجبور است‌ بطور موقت‌ سود را از خود دور کند اما در اصل‌ او ضرر نکرده‌ است‌ بلکه‌ به‌ موجودی‌ سپرده‌های‌ اخلاقی‌ خویش‌ افزوده‌ است‌. برای‌ مثال‌ کسی‌ که‌ دروغ‌ می‌گوید،بطور موقت‌ چه‌ بسا به‌ سودش‌ تمام‌ شود،اما او در حال‌ برداشت‌ از سپرده‌های‌ اخلاقی‌ خود است‌. با گذشت‌ زمان‌ وقتی‌ سپرده‌های‌ اخلاقی‌ او از دست‌ رفت‌،تازه‌ مشکلات‌ او آغاز می‌شود و سبب‌ خواهدشد رضایتمندی‌ درونی‌ خویش‌ را از دست‌ بدهد و دریای‌ آرامش‌ درونی‌ او دچار تلاطم‌ شود و آرام‌آرام‌ فاصله‌ شخصیت‌ درونی‌ او با آنچه‌ در ظاهر به‌ نمایش‌ می‌گذارد،بیشتر می‌شود زیرا فرد در تلاش‌ است‌ تا نشان‌ دهد دارای‌ سپرده‌های‌ اخلاقی‌ فراوان‌ است‌ و همین‌ موضوع‌ باعث‌ می‌شود که‌ او برای‌ تطبیق‌ دادن‌ این‌ دو شخصیت‌،انرژی‌ فروانی‌ را به‌ هدر دهد و لذا شرایط‌ درونی‌ انسان‌ برای‌ تفکر کردن‌ نامساعد شود.
ارنست‌ دیمنه‌،بیان‌ می‌کند «اگر می‌خواهید چیزی‌ اصیل‌ خلق‌ کنید،خودتان‌ باشید.»
کاهش‌ سپرده‌گذاریهای‌ اخلاقی‌ در جامعه‌ سبب‌ می‌شود که‌ زمینه‌ برای‌ گسسته‌ شدن‌ روابط‌ اجتماعی‌ گسترش‌ یابد و با سست‌ شدن‌ پیوندهای‌ اجتماعی‌،شرایط‌ لازم‌ برای‌ بروز خلاقیت‌ در جامعه‌ سخت‌تر می‌شود. زیرا فرصتی‌ برای‌ تفکر کرن‌ وجود نخواهدداشت‌.
حال‌ این‌ سوؤال‌ در ذهن‌ ما ایجاد می‌شود که‌ در چه‌ شرایطی‌،ما در حال‌ سپرده‌گذاری‌ اخلاقی‌ هستیم‌ و در چه‌ شرایطی‌ در حال‌ برداشت‌ از حساب‌ بانکی‌ اخلاقی‌ خود هستیم‌ . توجه‌ به‌ موارد زیر می‌تواند در این‌ خصوص‌ به‌ ما کمک‌ کند.
● سپرده‌گذاری‌اخلاقی
عبارت‌ است‌ از:
▪ «راست‌گویی‌»،
▪ «عطوفت‌ و مهربانی‌ و احترام‌ به‌ دیگران‌ و رعایت‌ ادب‌ در برخورد با دیگران‌»،
▪ «وفاداری‌ به‌ دوستان‌ و آشنایان‌ و حفظ‌ آبروی‌ آنان‌»،
▪ «رعایت‌ حقوق‌ دیگران‌»،
▪ «بیان‌ گفتار با عمل‌»،
▪ «قبول‌ مسوولیت‌ همراه‌ با توانایی‌»،
▪ «در برابر خطای‌ دیگران‌ گذشت‌ کردن‌»،
▪ «امانت‌داری‌»،
▪ «پایبندی‌ به‌ عهد و وفا»،
▪ «پذیرش‌ اشتباه‌ خود»،
▪ «رازداری‌»،
▪ «کمک‌ به‌ دیگران‌ و آموزش‌ آنان‌ جهت‌ خوداتکا شدن‌ بدون‌ چشمداشت‌»،
▪ «نظم‌ و انضباط‌ در امور»،
▪ «احترام‌ به‌ شخصیت‌ خود و حفظ‌ آن‌»و
▪ «پاکیزگی‌ و آراستگی‌»،
● برداشت‌ از سپرده‌گذاری‌ اخلاقی‌
▪ «دروغگویی‌»،
▪ «بداخلاقی‌ و انجام‌ رفتارهای‌ بی‌ادبانه‌ و گستاخانه‌ و تحقیر دیگران‌»،
▪ «غیبت‌، تهمت‌، بدگویی‌ درباره‌ دوستان‌ و آشنایان‌»،
▪ «پایمال‌ کردن‌ حقوق‌ دیگران‌»،
▪ «بیان‌ گفتار بدون‌ عمل‌»،
▪ «بدون‌ توانایی‌ قبول‌ مسوولیت‌ کردن‌»،
▪ «انتقام‌جویی‌ کردن‌، اشتباه‌ گذشته‌ سایرین‌ را به‌ رخشان‌ کشیدن‌ و موجبات‌ رنجش‌ آنان‌ را فراهم‌ آوردن‌»،
▪ «خیانت‌ در امانت‌»،
▪ «شکستن‌ قول‌ و زیر پا گذاشتن‌ عهد و وفا»،
▪ «گناه‌ اشتباه‌ خود را به‌ گردن‌ دیگران‌ انداختن‌»،
▪ «افشای‌ راز دیگران‌»،
▪ «دیگران‌ را به‌ هنگام‌ سختی‌ رها کردن‌»،
▪ «بی‌نظمی‌ و درهم‌ ریختگی‌ در امور»،
▪ «بی‌احترامی‌ به‌ شخصیت‌ خود» و
▪ «ژولیدگی‌ و غیرآراسته‌ بودن‌».
اگر سپرده‌گذاریهای‌ اخلاقی‌ در یک‌ جامعه‌ افزایش‌ یابد به‌ مرور، آرامش‌، محبت‌، خوش‌بینی‌ و احساس‌ رضایتمندی‌ درونی‌ به‌ همراه‌ امنیت‌ در جامعه‌ توسعه‌ می‌یابد. همدلی‌ و همبستگی‌های‌ اجتماعی‌ در بین‌ اعضای‌ جامعه‌ رشد می‌یابد و انسانها با دیدن‌ یکدیگر، به‌ آرامش‌ و شادمانی‌ درونی‌ می‌رسند و زمینه‌ برای‌ تفکر کردن‌ مهیا می‌شود. زیرا انسانها در آرامش‌ فرصت‌ می‌یابند تفکر کنند و برعکس‌ هنگامی‌ که‌ سپرده‌گذاریهای‌ اخلاقی‌ کاهش‌ یافته‌ و در عوض‌ برداشت‌های‌ اخلاقی‌ افزایش‌ می‌یابد، روز به‌ روز آسیب‌های‌ اجتماعی‌ گسترش‌ یافته‌ و شرایط‌ جامعه‌ به‌ سوی‌ نابسامانیهای‌ اجتماعی‌ و عدم‌ امنیت‌ فراهم‌ می‌شود و بدبینی‌ و نارضایتی‌ همچون‌ ابرهای‌ سیاه‌ بر بالای‌ سر مردمان‌ سایه‌ می‌افکند و مرغان‌ غم‌ بر سر انسانها آشیانه‌ می‌کنند. آنچنان‌ که‌ هیچ‌ شادی‌، دل‌ آنان‌ را شاد نمی‌کند. انسانها از کنار یکدیگر بودن‌ به‌ آرامش‌ نمی‌رسند و رفتارها، ریاکارانه‌ و غیرصادقانه‌ می‌شود و شرایط‌ برای‌ آسیب‌های‌ اجتماعی‌ نظیر جرم‌ و جنایت‌، اعتیاد، فحشا و خودکشی‌، متلاشی‌ شدن‌ خانواده‌ها و نظیر اینها مهیا می‌شود.
در چنین‌ جامعه‌یی‌ دیگر نمی‌توان‌ شاهد بروز خلاقیت‌ها بود و انسانها درگرداب‌ بدبختی‌ فرو می‌روند.
ما انسانها مجبوریم‌ با سپرده‌گذاریهای‌ اخلاقی‌ شرایط‌ لازم‌ را برای‌ گسترش‌ خلاقیت‌ و نوآوری‌ در جامعه‌ فراهم‌ کنیم‌ تا از این‌ طریق‌ بتوان‌ انرژی‌ فراوانی‌ که‌ در وجود انسانها وجود دارد رها کرده‌ و در راه‌ سازندگی‌ به‌ کار گرفت‌.




تاریخ: جمعه 11 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

راز کوچک خوشبختی :: - داستانهای موفقیت ,

تاجری پسرش را برای آموختن «راز خوشبختی» نزد خردمندی فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به قصری زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که او در جستجویش بود، آنجا زندگی می‌کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

به جای اینکه با یک مرد مقدس روبه‌رو شود، وارد تالاری شد که جنب‌و‌جوش بسیاری در آن به چشم می‌خورد. فروشندگان وارد و خارج می‌شدند، مردم در گوشه‌ای گفتگو می‌کردند، ارکستر کوچکی موسیقی لطیفی می‌نواخت و روی میزی انواع و اقسام خوراکی‌های لذیذ چیده شده بود. خردمند با این و آن در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر کند تا نوبتش فرا رسد.
خردمند با دقت به سخنان مرد جوان که دلیل ملاقاتش را توضیح می‌داد، گوش کرد اما به او گفت که فعلا وقت ندارد که «راز خوشبختی» را برایش فاش کند. پس به او پیشنهاد کرد که گردشی در قصر بکند و حدود دو ساعت دیگر به نزد او بازگردد.
مرد خردمند اضافه کرد: «اما از شما خواهشی دارم.» آن‌ گاه قاشق کوچکی به دست پسر جوان داد و دو قطره روغن در آن ریخت و گفت که: «در تمام مدت گردش این قاشق را در دست داشته باشد و کاری کند که روغن آن نریزد.»
مرد جوان شروع کرد به بالا و پایین کردن پله‌ها...
در حالی که چشم از قاشق برنمی‌داشت. دو ساعت بعد نزد خردمند بازگشت.
مرد خردمند از او پرسید: «آیا فرش‌های ایرانی اتاق ناهارخوری را دیدید؟ آیا باغی که استاد باغبان ۱۰ سال صرف آراستن آن کرده است، دیدید؟ آیا اسناد و مدارک ارزشمند مرا که روی پوست آهو نگاشته شده، دیدید؟»
جوان با شرمساری اعتراف کرد که هیچ چیز ندیده، تنها فکر او این بوده که قطرات روغنی را که خردمند به او سپرده بود، حفظ کند.
خردمند گفت: «خوب، پس برگرد و شگفتی‌های دنیای من را بشناس. آدم نمی‌تواند به کسی اعتماد کند، مگر اینکه خانه‌ای را که در آن سکونت دارد، بشناسد.»
مرد جوان این ‌بار به گردش در کاخ پرداخت، در حالی که همچنان قاشق را به دست داشت، با دقت و توجه کامل آثار هنری را که زینت‌بخش دیوارها و سقف‌ها بود می‌نگریست. او باغ‌ها را دید و کوهستان‌های اطراف، ظرافت گل‌ها و دقتی را که در نصب آثار هنری در جای مطلوب به کار رفته بود، تحسین کرد. وقتی به نزد خردمند بازگشت، همه چیز را با جزئیات برای او توصیف کرد.
خردمند پرسید: «پس آن دو قطره روغنی را که به تو سپردم، کجاست؟»
مرد جوان قاشق را نگاه کرد و متوجه شد که آنها را ریخته است.
آن وقت مرد خردمند به او گفت: «راز خوشبختی این است که همه شگفتی‌های جهان را بنگری بدون اینکه دو قطره روغن داخل قاشق را فراموش کنی.»




تاریخ: جمعه 11 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط ذبیح الله جعفری

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: